صفویان و حرم مطهر
پس از تشکیل دولت صفوی و رسمیت یافتن مذهب تشیع از سوی آنان، هم چنین به جهت اهداف مذهبی، فرهنگی و سیاسی صفویان در ایران و عراق عرب؛ عتبات عالیات رشد و توسعه چشم گیری یافت و اقدامات عمرانی در شهرهای مقدس سامراء، کاظمین، کربلا و نجف به اوج خود رسید.
تلاش زیادی کرد. او در ( ۹۱۴ ه. ق) به تزیین حرم امام حسین (ع) پرداخت. صندوقی از خاتم بسیار نفیس و گران بها روی قبر مطهر قرار داد و تمامی رواق های حرم را با فرش های گران بهای ایرانی پوشاند و دوازده چلچراغ شیشه ای و طلایی، از جنس طلای خالص، به حرم تقدیم کرد. از جمله کارهای مهم شاه اسماعیل در تزیین حرم، طلا و آیینه کاری رواق ها و آرایش حرم با سنگ های مرمر و رخام در (۹۲۰ ه. ق) بود که قبل از آن به صورت گچ و آجر بود.(1)
او همچنین دستور داد حاشیه های ضریح را طلاکاری کنند. تاریخ حبيب السير شمه ای از گزارش زیارت کربلا، توسط شاه و خدمات ارزنده او نسبت به روضه مقدس حسینی و ساکنان و مجاوران آن را چنین بعد از اینکه بغداد فتح شد، شاه اسماعیل در تاریخ ۲۵ جمادی الثانی سال (۹۱۴ ه) پیروزمندانه و در میان هلهله و شادی و شعف ساکنان آن، وارد شهر گردید و در روز دوم، رهسپار کربلا و عازم عتبه مقدس حسینی شد.
با ورود به کربلا، مراسم زیارت را با دقت هر چه تمام تر به جای آورد و شرایط تشرف را با نهایت ادب و احترام، رعایت نمود و عتبه مقدس را خاشعانه و عاشقانه بوسید و در حالی که با روح بلند و ملکوتی سرور و سالار شهیدان، راز و نیاز می کرد، گونه های خود را بر خاک آستانه بلند و والا، سایید و از خدای متعال ادامه و استمرار نصرت و پاری او را خواستار شد.
سپس انواع هدیه و بخشتی را به مجاوران روضه منوره، عطا کرد و ضریح مطهر را با انواع پوشش های حریر فاخر، دارای حاشیه های زربافت از جنس طلا و نقره، پوشانید و بر فراز آن دوازده لوستر از طلای خالص آویخت که هر کدام، چونان خورشید در وسط روز، پرتو افشانی می کرد. همچنین روضه شریفه را با انواع فرش های دست بافت زیبا و ریز نقش، مفروش نمود و برای مدیران آستان مقدس و خدمتکاران آن، پذیرایی های تشریفاتی و شاهانه ترتیب داد. این پادشاه بزرگ علوی، یک شب کامل را از اول شب تا طلوع آفتاب در حائر مقدس، معتکف گشت، در حالی که قبر جد بزرگوارش امام حسین (ع) را در آغوش گرفته بود.
صاحب تاریخ حبیب السیر در ادامه، به توصیف زیارت شاه از نجف اشرف و کاظمین علیهما السلام و سامرا، می پردازد و می نویسد: وقتی به بغداد بازگشت، بار دیگر آهنگ تکریم و احترام و گرامیداشت عتبات مقدس نمود و دستور داد برای هر یک از آنها «نقاره خانه» بسازند و به رسم دیرینه قصرها و کاخ های سلطنتی در بامدادان و شامگاهان با نواختن دین و آیین سلام و احترام ملوکانه ، نسبت به آن مشاهد مشرفه را به اجرا در آوردند؛ همان سان که اکنون در حرم مطهر امام رضا(ع)، جریان دارد.
سپس فرمان داد، استادان برجسته و خلاق را در هنر خاتم کاری با نقش و نگار و کنده کاری در چوب از سراسر قلمرو خود، گرد آوردند و آنان را به ساختن شش صندوق خاتم کاری شده و آراسته به نقش و نگار «اسلیمی» و «ختایی» به جای صندوق های قدیمی تربت پاک امامان معصوم (ع) در کربلا و نجف و کاظمین و سامرا وادار نمود.
شاه اسماعیل هر چه در توان داشت، چهت تجلیل و احترام عتبات مقدس به کار گرفت و در فاصله میان زیارت اول وی از عراق و درگذشتش در سال (۹۳۰ ه) (۱۵۲۴م)، عراق به اندازه عمر نیمی از یک نسل را در صلح و آرامش سپری نمود؛ همان گونه که وضعیت و اثر پذیری عتبات مقدس، دین مداری حکومت جدید را تأیید می کرد.(2)
میان شاه اسماعیل و عثمانی ها با نشستن سلیم پاشا در سال (۹۱۸ ه) (۱۵۱۲م) بر تخت سلطنت، کشمکش در گرفت. زیرا سلیم پاشا، منش و کنش ناهمگونی داشت و در عین حال که متشخص و با فکر و فرهنگ به نظر می رسید، مستبد و خودکامه هم بود، چنان که گاهی زرنگ و زیرک و زمانی دیگر، ساده وکوتاه فکر نشان می داد.
به هر صورت، شکوه و عظمت دولت نوپای شیعی، بر او گران آمد، چون این دولت آذری نبود و پشتیبان اصیل دین مبین اسلام به شمار می رفت. به همین جهت غلبه و سلطه مذهب تسنن نخستین دست آویزی بود که سلیم پاشا برای اعلان جنگ به آن تمسک جست ... و بدین گونه او چند ماه اول حکومت خود را با قتل عام شیعیان در هر کجا که یافت می شدند، تثبت نمود.(3)
در تمام این جنگ ها، مذهب دستاویز کشور گشایی و استیلا قرار گرفت و سرانجام عراق در سال( ۹۴۱ه )( ۱۵۳۴م) به دست سلطان سليمان قانونی، پسر سلیم پاشا فتح شد.
حائر و اصلاحات سلطان سلیمان قانونی در سال ۹۶۱ هجری
عراق در سال ۹۴۱ ه )به تصرف سلطان سلیمان قانونی در آمد؛ ولی او به علت اختلاف و دو دستگی موجود، در عراق گرفتار ترس و بیم و شک و تردید بود به ویژه اینکه این اختلافات تحت عنوان «دشمنان سلطنت» و «دوستداران شاه» از عتبات مقدس به گونه ای نافذ و اثر گذار، انعکاس می یافت. لذا عراق به گواهی سه قرن بعدی ، به عرصه طبیعی کشمکش های این دو دسته رقيب ، بدل گردید.(4)
از این رو، سلطان سليمان، تمام توان خود را برای اثبات همدلی با عتبات مقدس، به کار گرفت و مطالبات عواطف و احساسات دینی را صمیمانه، اجابت کرد و از آنجا که پیشینیان او از سلسله صفویه ، قدرت و نفوذ دینی فراوانی داشتند ؛ لازم دید که در این جهت، پایین تر از آنان قرار نگیرد. لذا با تجلیل و گرامی داشت.
حقیقتی و واقعی، بارگاه مطهر امام موسی کاظم و امام محمد تقی (ع) را زیارت کرد و دستور داد تا ساختمان مسجد جامع بزرگ کاظمین (ع) را که شاه اسماعيل صفوی، شروع کرده بود به اتمام برسانند. سپس موقوفات گران بهایی به منظور تحقق اهداف دینی، اعم از اهداف شیعی و سنی به طور مساوی اختصاص داد.(5)
سیاست دلجویی و جلب رضایت و خشنودی شاه در عراق در همین حد متوقف نگشت و بار دیگر توجه او به زیارت عتبات مقدس در فرات میانی و انجام اقداماتی، فراتر از آنچه زائر صفوی در دوران اخیر انجام داده بود، معطوف گردید. او مشاهده کرد که شهر مقدس کربلا در منطقه حائر، دستخوش طغیان رود فرات است.(6)
لذا با ایجاد سدی که همواره تا امروز «سد سلیمانیه» خوانده می شود، این شهر مقدس را از خطر غرق شدن رهانید و دستور داد نهر حسینی را سرو سامان دهند و با اصلاح آن ، آب جهت آبیاری باغات و زمین های کشاورزی مورد بهره برداری قرار گرفت. این کانال در زمینی واقع است که همگان می پنداشتند بلند تر از سطح نهر اصلی قرار دارد و به همین جهت آن را به عنوان معجزه به یکدیگر، تبریک و تهنیت می گفتند(7) و امام حسین (ع) و شاه ترک، تمام شگفتی ها و تمجید و ستایش ها را میان خود قسمت کردند و با این خدمت بزرگ، آوازه سلطان در همه به نیکی پیچید.
شرح زیارت عتبات مقدس توسط سلطان سلیمان در «ت العالم»، چنین آمده است: سلطان سلیمان عثمانی در ۱۸ جمادی الاول سال (۹۴۱ ه) وارد بغداد شد و بارگاه امام موسی کاظم و امام جواد (ع) در پشت بغداد را زیارت نمود. سپس آهنگ زیارت در بارگاه ملکوتی امیر مومنان علی (ع) و امام حسین (ع) به منظور یاری جستن از روح مطهر ایشان کرد. هنگامی که رهسپار نجف اشرف گردید و چشمش از فاصله چهار فرسنگی به گنبد نورانی افتاد، از مرکب خود فرود آمد.
برخی از فرماندهان علت آن را جویا شدند. شاه در جواب گفت: وقتی چشمم به گنبد نورانی افتاد، اعضا و جوارحم به لرزه در آمد به طوری که نتوانستم بر روی مرکب بمانم! عده ای اظهار داشتند: راه تا نجف ، دور است و شاید سلطان نتوانند آن را پیاده ، طی کنند. سلطان گفت: به کتاب خدا قران مجید، تفأل می زنم. چون قران کریم را گشودند، این آیه آمد: «فاخلع نعليك إنك بالواد المقدس طوی »، «کفشهایت را بیرون آر که تو در سرزمین مقدس (طوی) هستی (طه: ۱۲)
بنابراین سواره و پیاده راه پیمود تا داخل روضه منوره گردید.(8)
حرم و اصلاحات آن بدست پادشاهان دیگر صفوی
شاهان صفویه، بعد از شاه اسماعیل هم سهم فراوان خود را در گرامی داشت
حائر و اصلاح شئون آن حفظ کردند و در فرصت های مختلف هر وقت ضرورتی پیش می آمد اقدام می کردند؛ چه هنگامی که عراق در تصرف آنان بود و چه در زمانی که تحت سیطره عثمانی قرار داشت.
اسب در مدت ۵۴ سال حکومت نسبتا طولانی از سال ( ۹۳۰ تا ۹۸۴ هے )بارها دست کرم و سخاوت گشود. از جمله کارهایی که در حائر مقدس به دست او انجام گرفت، تجدید بنای مناره عبد در اواخر روزگار وی در سال ۹۸۲ ه) بود. تعمیرات فراوان دیگر
وجود دارد و ساختن رواق شمالی و نیز احداث قسمت شمالی صحن، از جمله کارهای اوست. در سال ۹۸۴ شاه طهماسب صفوی مسموم گردید و فرزندش اسماعیل میرزا که در قلعه الموت زندانی بود، جانشین وی شد. در دوران سلطنت او «علی پاشا الوند» حاکم بغداد گردید. او به دستور شاه، ضریح سرور جوانان اهل بهشت و نور چشم شیعیان و مسجد و رواق و گنبد آن حضرت را بازسازی نمود و قبور دیگر شهدای کربلا را نیز تعمیر کرد .(9)
شاه عباس صفوی از دیگر پادشاهان صفوی است که در تزئین حرم اقدام های اسماعیل را تداوم بخشید. او ضریح مسی بر قبر مطهر ساخت و آن را با های حریر قیمتی پوشاند. گنبد حرم را از قسمت نمای خارجی نوسازی کرد و از داخل نیز با کاشی های زیبا به آن زینت داد. مال فراوانی در اخي متولی و خادمان حرم قرار داد(10)
و صندوق زیبایی بر قبر مطهر نصب کرد که تا کنون باقی است. شاه صفی نیز ضمن زیارت حرم، دستور داد مسجد پشت سر را توسعه داده، رواق شمالی را بنا کردند که به رواق شاه معروف شد. همچنین به دستور او دیوار صحن از سمت شمال خراب شد و مساحت آن گسترش یافت. این کار را وزیر شاه صفی به نام قزاق خان بیگلربیگی انجام داد. او در سراسر دیوار شمالی حجره ساخت و مقابل هر حجره ایرانی ایجاد کرد که با کاشی های گران بهایی تزیین شده بود. این ایوان به «صافی صفا» معروف است.(11)
شاه سلیمان صفوی در( ۱۰۴۸ ه. ق) به توسعه مسجد پشت سر و صحن از سمت شمال احداث رواق شمالی پرداخت. راضیه سلطان بیگم دختر شاه سلطان حسین نیز هزینه ای برای تعمیر و تزیین ضریح مطهر تقدیم کرد.(12)
در سال (۱۴۰۸ ه )سلطان مراد چهارم، از سلاطین عثمانی، کربلا را زیارت کرد و فرمان داد گنبد را از بیرون با گچ سفید کنند. در سال (۱۱۵۳ ه. ق) دختر شاه سلطان حسین صفوی دستور داد مسجد مطهر را تعمیر نمایند. او برای این کار اموال فراوانی را هزینه نمود.(13)
منابع داخل متن
1:تاریخ مرقد الحسین والعباس،آل طعمهص98و99
2: چهار قرن از تاریخ عراق، ص20
3: چهار قرن از تاریخ عراق، ص20
4: چهار قرن از تاریخ عراق، ص ۳۰ و ۳۱
5: فرن از تاریخ عراق، ص ۲۱؛ تاریخ جدید، ص21 اما موقوفاتی که سلطان سلیمان به عتبات وسط سلطان مراد چهارم، به فاصله یک قرن در سال ۱۶۳۸ م مصادره گردید. همچنین سلطان ۸۹ چهار قرن از تاریخ عراق اختصاص داد توسط سلطان مراد چهارم مراد چهارم موقوفات اصلی عتبات " گرفت، ضمیمه اوقاف عمومی کرد چهار قرن از تاریخ عراق، ص79 و ۸۰ به نقل از کتاب تاریخ کربلا و حائر حسینی، عبدالجواد کلیددار ، مسلم صاحبی، ص ۳4۰
6: چهار قرن از تاریخ عراق ، ص27
7: تاریخ جدید اص ۲۱
8: تاریخ کربلا و حائر حسینی، عبدالجواد کلیددار، مسلم صاحبی، ص ۳۴۱
9:گلشن خلفاء،ص208
10: تاریخ مرقد الحسين و العباس ، آل طعمه ، ص ۱۰۱ و ۱۰۲
11: شهر حسین ، مدرسی، ص ۳۱۸
12: دایره المعارف فارسی، غلامحسین مصاحبه، ص2195
13: تاریخ کربلا المعلی، ص ۱۵ به نقل از میراث کربلا ، هادي آل طعمه ، محمدرضا انصاری ص42
منبع : کتاب سیر تاریخی بارگاه امام حسین(ع)
نویسنده: خانم مینو قهرمان