تعداد بازدید: ۹۲۴
کد خبر: ۵۳۱۶
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۷ - 25 November 1401
گزارش رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات آذربایجانشرقی از

١٢ روز سرکشی به مواکب اربعین حسینی علیه السلام آذربایجانشرقی

...به موکب فاطمه الزهرا که در ضلع جنوب غربی حرم در طبقه پایین ساختمان نیمه تمام طرح حضرت زینب (س) قرار داشت رسیدیم. خدمات این موکب پخت غذا و توزیع آن بود انصافأ حجم پخت غذا و کیفیت آن بالا و خوب بود هرروز چند هزار نفر پرس غذا (ناهاروشام) توزیع می کردند.

گزارش خاطره گونه حق بیگی رئیس ستاد توسعه و بازسازی عتبات عاليات استان آذربایجان شرقی از سفر اربعین 1401

مدت سفر: ١٢ روز از تاریخ ١۴٠١/۶/١٧ تا ١۴٠١/۶/٢٩

همراهان:  آقایان ولی اله فریدونی مدیر امور مواکب، حسینی از دبیرخانه ستاد اربعین استان، جوادی راننده

مسیر سفر : تبریز - مهران - خرمشهر (شلمچه) - بصره - نجف - کربلا - کاظمین - سامرا - کاظمین - مهران - تبریز

شرح عزیمت و بازدیدها

پنجشنبه ١۴٠١/۶/١٧ نه روز مانده به اربعین

حرکت از تبریز و اقامت شبانه در ایلام

جمعه  1401/6/18 هشت روز مانده به اربعین

حرکت از ایلام به مهران به سبب ترافیک شدید و مسدود شدن جاده در بعضی جاها قریب به ٧ ساعت طول کشید. بعد از ظهر از موکب حضرت ابوالفضل علیه السلام شرکت مس سونگون در مرز مهران بازدید انجام شد. این موکب در پایانه مرزی به زائرین عزیز خدمت می نمود و در سال 1398 نیز با عنوان موکب عقیله بنی هاشم فعالیت داشت.

موقع غروب با سردار مسرور فرمانده یگان ویژه نیروی انتظامی استان آذربایجان شرقی دیدار و همراه ایشان از موکب این یگان در داخل شهر مهران بازدید کردیم. با اینکه ماموریت این یگان کمک به امنیت وانتظامات زائرین در ایام اربعین بود ولی با عشق حسینی موکب نیز دایر کرده بودند.

بعد از اقامه نماز مغرب و عشا در مقر موکب حضرت ابوالفضل در شهر مهران بطرف جنوب حرکت نموده و شب را در فرمانداری دهلران استراحت کردیم.

شنبه 1401/6/19  هفت روز مانده به اربعین

صبح از دهلران حرکت کردیم درمسیر از اندیمشک، اهواز، خرمشهر گذشتیم و  به شلمچه رسیدیم بعد از ظهر از شلمچه عبور نموده و در شلمچه عراق از موکب شباب علی اکبر تبریز به همراه آقای مهندس فقیه مدیر موکب بازدید کردیم خدا جزای خیر بدهد خادمین را بویژه آقای فقیه خیلی تلاش داشتند. این موکب توسط مرحوم حاج دانشور تاسیس گردیده است. بعد از اقامه نماز مغرب و عشا و صرف شام از بصره به طرف نجف حرکت کردیم، شب را در اتوبان بصره راندیم و صبح به حوالی دیوانیه رسیدیم.

یکشنبه  1401/6/20 شش روز مانده به اربعین

از دیوانیه به طرف نجف اشرف حرکت کردیم بعد از مدتی متوجه شدیم که از نجف گذشته و بسوی حله می‌رویم  دوباره به سمت نجف برگشتیم و بالاخره وارد شهر مقدس نجف شدیم و مسجد حنانه را یافتیم و از آنجا محل استقرار موکب ثارالله را پیدا نموده و رحل اقامت افکندیم عصر برای زیارت راهی حرم مطهر امیرالمومنین امام علی علیه السلام شدیم و نماز مغرب و عشا را در صحن حرم اقامه کردیم و به محل موکب برگشتیم و شب را در طبقه دوم محل موکب ماندیم و البته اقدامات موکب را هم بررسی کردیم. در نجف اشرف تنها موکب استان همین موکب است. زائرین زیادی از آذربایجان شرقی به موکب مراجعه می کنند و توسعه آن ضروری است.

دوشنبه 1401/6/21پنج روز مانده به اربعین

صبح بعد از اقامه نماز در مسجد حنانه به سوی کربلای معلی حرکت نمودیم بدین ترتیب بازدید از مواکب مستقر در مسیر نجف کربلا شروع گردید.

ابتدا در عمود ٢٢١ موکب بقیة الله آذرشهر را با استقبال آقای لطفی مدیر موکب بازدید کردیم و بعد موکب شهید مهدی باکری با مدیریت آقایان یونس فاتح و قلی‌زاده در عمود ۴۴١ را سرکشی نموده سپس در عمود ۴۴۴ به محل استقرار موکب امام حسین علیه السلام شهرستان ملکان با مدیریت آقای محمودیان رسیدیم و در عمود ۴۴٧ آقای نجاری و موکب تحت مدیریت ایشان قمر بنی هاشم مبارکشهر شهرستان ملکان را بازدید کردیم  این مواکب فعالیت های خوبی داشتند و انتظارات هم داشتند.

در ادامه بازدید ها به موکب بنت الحسین در عمود ٧٢٧ رسیدیم این موکب خدمات رسانی به زائران را با هدایت خانم قویدل انجام می‌داد.این موکب تنها موکب است که خدمات چندگانه را با مدیریت خواهر خستگی ناپذیر به زائرین ارائه می دهد.

موکب شهدای ارسباران هم در عمود ٨٢٧ به زائران خدمت رسانی می‌کرد و آقای اکبر ملائکه هم موکب اکبریه خسروشاه را در عمود ١١۶٣ مستقر کرده بود که از این موکب هم بازدید کردیم. موکب اکبریه از سال‌های قبل فعالیت داشته و با مشارکت موکب عراقی در خدمت زائرین گرامی بودند.

در نزدیکی این موکب، موکب بزرگ امام زمان عج الله تهران مستقر بود و امکانات زیاد و منطقه وسیعی را در اختیار داشت که با پشتیبانی شهرداری تهران به زائران خدمات گوناگون ارائه می نمودند.

بعد از بازدیدهای یاد شده قصد داشتیم موقع غروب به طرف کربلا روانه شویم ولی داماد آقای فریدونی حجت‌الاسلام سید فخرالاسلام تلفنی ما را دعوت کردند که به منزل دوستش در منطقه کفل (منطقه الرارنجیه) نزدیک زيارتگاه مرقد حضرت ایوب نبی در محله عبدالله بن زید در اطراف حله برویم. بالاخره با وجود آشنا نبودن به جاده‌ها و منطقه به آنجا رسیدیم منطقه باغستانی و خوش آب و هوایی بود ما به همراه آقای فخرالاسلام شب را در آنجا بیتوته نمودیم شام و حمام و شستن لباس ها قسمتی از مهمان‌نوازی خیلی خوب اهل خانه بود.

 

سه شنبه 1401/6/22 چهار روز مانده به اربعین

صبح از منطقه کفل حرکت نموده بعد از چند ساعت و با وجود ترافیک سنگین وارد کربلای معلی شدیم حرکت کند در ورودی، گرمای زیاد هوا و مسدود شدن مسیر بطرف جنوب شهر باعث بیماری آقای فریدونی شده و حالش دگرگون شد. درمانگاه کنار خیابان پزشک نداشت یک شهروند عراقی ایشان را با سه چرخه به خانه‌اش برد تا استراحت کند بلکه خوب شود ما هم ناچار مسیر ورودی کربلا از طرف نجف را پیدا کرده و از طریق ورودی قدیمی کربلا از طرف نجف به موکب جنت الحسین شهرداری تبریز رسیدیم. محل استقرار موکب جنت الحسین روبروی مدیریت دفاع وطنی کربلا و نزدیک عمود ١٣٩۴ در جاده قدیم نجف کربلا قرار داشت. و مدیریت دفاع وطنی با موکب شهرداری تبریز در طول چند سال ارتباط خوبی دارد. بعد از دیدار با مدیر موکب آقای شریفی و بازدید از بعضی قسمت‌های آن و اقامه نماز ظهر و عصر چند ساعتی در آنجا استراحت نمودیم.

لازم به یادآوری است به راننده تأکید نمودم که خودرو کاپرا را در کنار خیابان جنب ساختمان مدیریت دفاع وطنی کربلا پارک کند و آقای شریفی به مسئول دفاع وطنی سپردند که خودرو متعلق به ماست و بعد از آن مسیرهای داخل کربلا را پیاده و در بعضی جاها با سه چرخه طی کردیم. و با خستگی زیاد به موکب شهدای آذربایجان شرقی در مدرسه عمار یاسر بعد از پل الضریبه واقع در خیابان سناتر رسیدیم نماز مغرب و عشا را به امامت حجت‌الاسلام آقای سید فضلی خوانده و شام را در اتاق مدیر موکب آقای حیدری صرف نموده و شب را در آنجا ماندیم.

چهارشنبه 1401/6/23 سه روز مانده به اربعین

حدود ساعت 1:30  بامداد با دوستان به حرم امام حسین(ع) رفتیم بعد از زیارت و اقامه نماز صبح به طرف حرم حضرت ابوالفضل(ع) و پس از زیارت به سوی موکب شهدای آذربایجان برگشتیم صبحانه در موکب و سرکشی به مواکب جنة الزهرا (مرند) با مدیریت (آقای صفایی و آقای آقازاده) ، موکب خادم الحسین کجوار به مدیریت آقای حاج ابراهیم رضاپور و همچنین دیدار با آقای صمد برزگر مدیر موکب تازه تأسیس پیامبر رحمت که برای کسب تجربه در کنار موکب شهدای آذربایجان بودند.

دراین میان آقای حسینی مدیر فعال موکب حضرت فاطمه الزهراء شاداباد به دنبال ما آمده بود و عجله داشت همراه ایشان به موکب نامبرده برویم. به هرصورت دوستان زیادی در مواکب مستقر در مدرسه داشتیم با هرکدام احوالپرسی و بازدید از فعالیت‌ها طول کشید، سپس به طرف حرم راه افتادیم.

به موکب فاطمه الزهرا که در ضلع جنوب غربی حرم در طبقه پایین ساختمان نیمه تمام طرح حضرت زینب (س) قرار داشت رسیدیم. خدمات این موکب پخت غذا و توزیع آن بود انصافأ حجم پخت غذا و کیفیت آن بالا و خوب بود هرروز چند هزار نفر پرس غذا (ناهاروشام) توزیع می کردند. نماز ظهر وعصر را در آشپزخانه موکب اقامه کردیم و ناهار هم همان جا صرف شد.

عصر بطرف موکب شهدای شبستر که بالاتر از موکب فاطمه الزهرا در طبقه دوم ساختمان نیمه تمام طرح حضرت زینب قرار داشت رفتیم مسئولیت این موکب به عهده آقای دلیر گلی بود و آقایان بینا و روح روان هم کمک می کردند.

خدمات موکب اقامت بود که در یک طرف بانوان و در طرف دیگر آقایان استراحت می کردند و تقریبأ روزانه 1000 نفر از خدمات اسکان موکب بهره مند بودند. بعد از گفتگو با مسئولین و دست اندرکاران موکب، خبرنگاری محلی به نام آقای احمدی (اهل بندرشرفخانه) مصاحبه ای با ما کردند که بقول خودش در فضای مجازی پخش می کنند.

بعد از ساعتی از آن جا حرکت کرده و به طرف خیابان روضتین که 5 موکب آذربایجان شرقی در آن جا مستقر بود رفتیم در این میانه به ستاد بازسازی کربلا هم سر زدیم و با آقای حسین پور گفتگو کردیم و مشکلات اصلی مواکب را یادآور شدیم ضمنا به دیدار آقای مهندس فاتح معاون طرح پروژه صحن حضرت زینب (س) در طبقه دوم ستاد بازسازی کربلا رفتیم و ضمن قدردانی از ایشان بابت مساعدت برای مواکب آذربایجان شرقی مواردی را گفتگو نمودیم. بالاخره با ترافیک شدید پیاده از خیابان شهدا به خیابان روضتین رفتیم و مواکب انصار الحسین (عجب شیر) 1400شهید مراغه ، شهدای چاراویماق و شهدای بناب را پیدا نمودیم.

نماز مغرب و عشاء و شام در خدمت آقای سید جلال موسویان (مدیر موکب انصار الحسین عجب شیر) بودیم و حجت الاسلام حاج شربیان امام جمعه محترم عجب شیر نیز آن جا بودند. بعد از بازدید مختصر از موکب یاد شده شب در آن جا بیتوته نمودیم.

توضیح اینکه مسئولیت موکب 1400شهید مراغه به عهده آقای حاج قهوه چیان و موکب شهدای چاراویماق تحت مدیریت آقای علیمحمدی و شهدای بناب با مسئولیت آقای قهرمانی بود که نتوانستیم با ایشان دیدار داشته باشیم از حسینیه طرف قرار داد آقای موسویان بازدید کردیم که طبقه اول آن به یزدی ها واگذار شده بود و طبقه سوم هم نیمه تمام و به اتاقها قسیم شده بود که زائرین اقامت داشتند.

از حیث سرویس بهداشتی و جا و حمام مشکلات زیادی داشتند. لازم به توضیح که شب همراه آقای موسویان به دیدار مسئولین و خادمین موکب اهل بیت میانه که در نزدیکی مواکب چهارگانه قرار داشت رفتیم و با آنها دیدار نمودیم مشکلاتی در مکان موکب و ارائه خدمات داشتند. ولی بسیار جدی و شبانه روز  فعالیت داشتند از آن جا برگشته و شب در محل موکب انصار الحسین استراحت نمودیم.

پنجشنبه  1401/6/24 دو روز مانده به اربعین

بعد از صرف صبحانه برای دیدار با موکب نرجس خاتون سراب بطرف جاده بغداد راه افتادیم بعد از چندساعت پیاده روی و دوبار سوار سه چرخه شدن به محل عمود 25و26 جاده بغداد رسیدیم و با مشکلاتی و خستگی، موکب را در کنار جاده بغداد(خیابان داخل باغ و مزرعه) یافتیم. آقای یگانه که یکی از مدیران فعال مواکب بودند به استقبال آمده بودند به شوخی گفتم دورتر از این جایی نبود که موکب بزنید.

١٢ روز سرکشی به مواکب اربعین حسینی علیه السلام آذربایجانشرقی

بعد از اقامه نماز ظهر وعصر و صرف ناهار در موکب از بخش های خدماتی بازدید نمودیم. مشکل عمده این موکب قطع آب و قطع برق بود که موقع نماز بعضی از زائرین بدون آب در توالت مانده بودند. البته بیشتر زائرین مقیم اهالی شهرستان سراب بودند و به سبب دسترسی کمتر محل موکب به زائرین ایرانی، مراجعه کمتر نسبت به دیگر مواکب داشتند.

بعد از  ظهر از موکب نرجس خاتون بطرف موکب بیت الحیدر تبریز با مدیریت آقای امید حسن نژاد واقع در شارع میثم تمار جنب هتل ریحان و روتانا حرکت کردیم بعد از طی مسیر زیاد آنجا را پیدا کردیم و بعد از بازدید از بخش های مختلف موکب که در زمين خالی با نصب چادرهای مختلف برپا شده بود. در رابطه با فعالیت‌ها و مشکلات موکب گفتگو کردیم به نظر می‌رسید تعداد خادمین موکب کم بودند.  مطلبی را آقای حسن نژاد عنوان کردند که بعضی ها زائرین عزیز را به شکل کاروان ثبت نام نموده و با اخذ وجه زیاد به کربلا می آوردند و سپس آنها را به موکب ها راهنمایی کرده و رها می کردند.

الغرض عصر از این موکب جداشده و از طریق باب بغداد وارد اطراف حرم حضرت ابوالفضل (ع) گردیده و از کنار بین الحرمین گذشته و آقای حاج ولی الله فریدونی و سید حسینی برای زیارت و ملاقات خانواده موقتأ از ما جدا شده و بنده همراه آقای حاج عبدالله فریدونی به طرف موکب شهدای آذربایجان رفتیم موقع نماز به خیابان سناتر رسیدیم شب در موکب شهدای آذربایجان شرقی اقامت نموده و با خادمین و مسئولین گفتگو داشتیم.

١٢ روز سرکشی به مواکب اربعین حسینی علیه السلام آذربایجانشرقی

جمعه  1401/6/25 یک روز مانده به اربعین

بعد از صرف صبحانه در موکب بطرف چهارراه اسکان برای یافتن موکب انصار الفاطمه (به مدیریت جعفر داروئیان و معاونت آقای سلوک) بهمراه آقای حاج عبدالله فریدونی حرکت کردیم نشانی دقیق موکب را نداشتیم آقای فریدونی پیام صوتی به آقای داروئیان فرستادند و پاسخ دریافت نشد نزدیک دو ساعت این کوچه و آن خیابان نتوانستیم پیدا کنیم. بالاخره با خستگی زیاد بطرف ورودی کربلا از سمت نجف برای یافتن موکب آشپزخانه امام رضا(ع) با مدیریت آقای محمدرضا ساریخانی حرکت کردیم وبعد از پیاده روی زیاد عمود را پیدا کردیم و با چند پرسش کوچه منتهی به بیمارستان العباس را یافته و به نهر هندیه رسیدیم و در آن جا حسینیه شیخ هادی مجلسی را پرس وجو نموده و در نهایت موکب را یافتیم.

با آقای ساریخانی و پسرشان دیدار نموده و همچنین با مدیر موکب دیگر(دزفولی) که با آن ها همکاری داشتند گفتگو نمودم. و با صاحب حسینیه و خانه دیدار صمیمانه داشتیم و عکس یادگاری گرفتیم آقای ساریخانی بخش های موکب و سرویس های تازه تأسیس (توسط خودشان) را نشان دادند. و از فعالیت ها تعریف نمودند با اینکه اسکان آقایان و خانمها نزدیک 300 نفر بود ولی مخارج موکب را خودشان تامین می کردند و موتور برق و ترانس مناسبی نصب کرده بودند. عصر از آنجا حرکت نموده و بطرف موکب جنت الحسین شهرداری تبریز که در آن حوالی بود رفتیم راننده کاپرا (آقای جوادی) را دیدیم ایشان اظهار مریضی وناراحتی می کردند. و گفتند پسرش در تبریز مریض شده و باید زود برگردند

بعد از ساعتی آقای ولی الله فریدونی و آقای سید حسینی هم آمدند موضوع را با ایشان در میان گذاشتیم و قرار شد راننده با ماشین از طریق کربلا به نجف و از آنجا به بصره و شلمچه به ایران برگردد وسایل پشت ماشین را در موکب شهرداری خالی نمودند و صورت جلسه تنظیم شد و با آقای جوادی تسویه حساب گردید.

نماز مغرب و عشا را در محوطه چمنی پشت موکب جنت الحسین شهرداری اقامه کردیم و عزاداری خوبی (شب اربعین حسینی) برگزار گردید آقای تیزپاد (جانشین محترم شهرداری تبریز) و آقای عماد مسئول روابط عمومی شهرداری تبریز در مراسم حضور داشتند بعد از صرف شام و خداحافظی با آقای شریفی بطرف موکب شهدای آذربایجان آمدیم. شب اربعین 1401 را در اتاق مدیریت موکب شهدای آذربایجان سپری کردیم.

شنبه  1401/6/26 روز اربعین حسینی

صبح بعد از صرف صبحانه و تعمیر کوله پشتی توسط (آقای اکبری) بطرف گاراژ در جنوب کربلا راه افتادیم چه گاراژ غلغله بود کمپرسی، تریلر، ون مینی بوس درهم و زائرین دسته دسته به این سو و آن سو، تا وسیله ای برای کاظمین پیدا کنیم وبالاخره پیاده از بلوار کنارگذر غربی کربلا بطرف جاده بغداد حرکت کردیم. بعد از ساعتی در روی پل هوایی بسوی حرم حضرت امام حسین (ع) زیارت اربعین را خواندیم. حسینی ها در روی پل بسمت گنبد حضرت زیارت اربعین می خواندند. این مسیر تا اول جاده بغداد ادامه دادیم از ماشین بطرف بغداد و کاظمین خبری نبود جمعیت سیل آسا از کربلا بطرف بغداد روانه بودند. ماشین ها در بین جمعیت بکندی حرکت می کردند عمود ها را شمردیم عمود 50 هم گذشتیم

ظهرشده بود و هوا گرم، در یک حسینیه کنارجاده نماز ظهر وعصر خوانده و کمی استراحت کردیم دوباره حرکت را در جاده بغداد ادامه دادیم از حد محافظه کربلا (استان کربلا) گذشتیم نتوانستیم ماشین پیدا کنیم خستگی غلبه کرده بود ولی حرکت می کردیم با عنایت خداوند متعال ونی پیداشد و از راه‌های فرعی بطرف کاظمین حرکت کرد موقع غروب به کاظمین رسیدیم از سمت بازار و باب قبله حرم رفتیم برای مدیر موکب بقیة الله تبریز (آقای روحانی نژاد) پیام فرستادیم جواب نیامد ماهم صبر نکردیم خیلی خسته بودیم کوله پشتی و ساک ها را به امانت دادیم و گوشی ها را در آن گذاشتیم به حرم جوادین مشرف شدیم بعد از اقامه نماز و زیارت در صحن روبروی باب دراز کشیدیم و بدون بالش و پتو تا صبح خوابیدیم

یکشنبه 1401/6/27 یک روز بعد از اربعین

صبح بعد از نماز صبح و زیارت، کوله ها را تحویل گرفتیم و دیدیم آقای روحانی نژاد جواب داده و آدرس دادند که باب امام زمان (ع) مستقر هستند.

به آنجا رفتیم و دیدار با مسئولین و خادمین موکب در کنار خیابان باب امام زمان (عج) جای خوبی برای موکب بقیه الله داده بودند صبحانه را در آنجا صرف نموده و گفتگو با دوستان و بازدید از آشپزخانه موکب از انتهای خیابان سوار ماشین شده و بطرف سامرا حرکت نمودیم. پیش از ظهر به حرم امامین عسگریین رسیدیم و به سراغ موکب شهدای عاشورائیان (بامدیریت آقای حاج کریم حرمتی) رفتیم و در چهارراه قصابان پیدا کردیم کوله پشتی وساک ها را آنجا گذاشتیم بطرف حرم رهسپار شدیم زیارت و نماز ظهر وعصر در حرم ومراجعه به موکب ناهار در آنجا صرف شد بعد از موکب شهدای هریس (بامدیریت آقای فخیمی) بازدید نموده و از فعالیت آنها باخبرشدیم

همچنین از موکب درمانی عاشورائیان با مدیریت آقای وثوق دیدار نمودیم با اینکه داروهای موکب از مرز عودت داده شده بود و بدستشان نرسید. ولی آقای وثوق از هلال احمر دارو تهیه کرده بودند. و مشکل تا حدی حل شده بود با راهنمایی آقای وثوق دکتر مرا هم ویزیت نمود و آمپول و قرص داد.

به موکب آستانه امام زادگان با مدیریت آقای مهندس سیاری مراجعه کردم مدیر موکب برای کاری به ایران برگشته بودند آقای حجت الاسلام سیدشهاب حسینی مدیرکل اوقاف استان حضور داشتند. بعد از بازدید از ایستگاه صلواتی و محل استراحت خادمین موکب واستراحت کمی در آنجا و حمام و شستن لباسها ، شب از سامرا حرکت کرده با یک سواری سمند کهنه به کاظمین رسیدیم راننده سر کرایه دبه کرد ولی ما مقاومت کردیم بطریقی حل شد شب در موکب بقیه الله استراحت کردیم صبح بعد از زیارت بطرف مهران حرکت کردیم

دوشنبه  1401/6/28 دو روز بعد از اربعین

خودرو مینی بوس متعلق به عتبه مقدس کاظمین بود که رایگان زائرین را به مهران آوردند. آقای فریدونی با حجت الاسلام فتحی پور (مسئول موکب ابوالفضل (ع) مس سونگون تلفنی با آنها تماس گرفته و ایشان برای بردن ما به مهران نزدیک پایانه آمده بودند بالاخره سوار ماشین شاسی بلند شرکت مس شدیم و به مهران رفتیم داربست های موکب را جمع کرده بودند در خانه استیجاری موکب اقامه نماز، صرف ناهار واستحمام وشستن لباس ها وچندساعت استراحت، آنها هم جمع و جور می کردند که خانه را به موجر تحویل داده وبه طرف آذربایجان حرکت کنند. عصر آقای جعفری از مسئولین کمیته امداد امام خمینی ایلام برای دیدار ما به محل اقامت آمدند و اصرار داشتند که برای استراحت شبانه به ایلام برویم و از آنجا هم راهی تبریز شویم ولی نپذیرفتیم و با ماشین ایشان بعداز خداحافظی با خادمین ومسئولین موکب حضرت ابوالفضل به پارکینگ برکت (اتوبوس ها) رفتیم بالاخره آقای مهندس تیمورزاده معاون اداره کل راه و ترابری استان را پیدا کرده و احوالپرسی خسته نباشید عرض نمودیم ایشان نیز محبت نموده و مختصر گزارشی از خدمات خود وهمکاران در چند روز اخیر (مراجعت زائرین) و تأمین اتوبوس برای زائرین آذربایجان و کنترل اتوبوس ها ارائه نمودند که خیلی خوب بنظر می رسید در همین حال یک دستگاه اتوبوس 25 نفری در حال سوار کردن زائرین به مقصد تبریز بود که با راهنمایی های آقای تیمورزاده ماهم سوارشدیم و از آقای جعفری و همچنین آقای تیمورزاده خداحافظی کردیم و بدین ترتیب سوار بر اتوبوس به سمت تبریز حرکت نمودیم توضیح اینکه بعدازسوارشدن متوجه شدیم که خانم ابن محمدی (فعال در امور بانوان ستاد) باخواهرشان در اتوبوس هستند آنها هم قرار بود در برگشتن با اتوبوس پیش بینی شده برگردند که به سبب عدم هماهنگی خودشان با این اتوبوس عازم بودند. شب در راه بودیم.

نماز صبح در یک جایگاه گاز نزدیک بوکان نگه داشت که برای وضو گرفتن و سرویس مشکل بود بویژه برای خانمها با اصرار در بناب (مسجد راه کربلا) توقف کرد تا زائرین از امکانات آنجا استفاده کنند نزدیک ظهر به تبریز رسیدیم (ورودی جنوبی ترمینال) آقای جوادی راننده کاپرا با خودرو آمده بودند و یک ماشین هم به درخواست آقای حسینی بالاخره ما را به منزل رساندند.

خداوند منان به همه خادمین مواکب اربعین حسینی علیه السلام اجر نیکو عنایت فرماید و شهداء والا مقام را با شهدای کربلا محشور فرماید.

لازم به ذکر است به علت ضیق وقت و پراکنده بودن محل استقرار مواکب نتوانستیم از همه آنها بازدید نماییم و در این گزارش از همه مدیران و خادمین مواکبی که بطور حضوری موفق به دیدارشان نشدیم پوزش می خواهم.

١٢ روز سرکشی به مواکب اربعین حسینی علیه السلام آذربایجانشرقی١٢ روز سرکشی به مواکب اربعین حسینی علیه السلام آذربایجانشرقی١٢ روز سرکشی به مواکب اربعین حسینی علیه السلام آذربایجانشرقی

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
ویدیو